صفر تا صد کمپین تبلیغاتی؛ طراحی، اجرا و تحلیل

شهریور 30, 1404 زمان مطالعه : ۴ دقیقه

کمپین تبلیغاتی تلاشی هدفمند برای افزایش فروش و همچنین رساندن پیام برند یا محصول به بازار هدف است. این کمپین‌ها در اشکال گوناگون ظاهر می‌شوند: از رسانه‌های اجتماعی، ویدیوهای آنلاین، تبلیغات ایمیلی و موبایلی تا تبلیغات سنتی‌تر در رادیو و تلویزیون و حتی بروشور.

اثربخشی کمپین‌های تبلیغاتی معمولا در سه سطح اصلی سنجیده می‌شود: میزان یادآوری برند در ذهن مخاطب، رشد فروش و افزایش سهم بازار. اما فراتر از این معیارها، یک کمپین موفق باید بتواند پلی میان ارزش‌های برند و نیازهای واقعی مشتریان ایجاد کند. اگر می‌خواهید کمپین متفاوت و تاثیرگذاری داشته باشید، باید برنامه‌ی مشخصی داشته باشید که در این مقاله به آن می‌پردازیم.

کمپین‌ تبلیغاتی دقیقا چیست؟

کمپین تبلیغاتی را می‌توان مجموعه‌ای از اقدامات دقیق و زمان‌مند دانست که برای معرفی یک محصول یا خدمت تازه -یا برای بازتعریف و تقویت جایگاه یک برند- طراحی می‌شود. کمپین باید پیامی متناسب با مخاطب هدف داشته باشد، پیامی که نه‌تنها دیده یا شنیده شود، بلکه بتواند تاثیر بگذارد.

کمپین‌های تبلیغاتی یکی از ستون‌های اصلی استراتژی بازاریابی محسوب می‌شوند. یک برنامه تبلیغاتی دقیق، می‌تواند پیام برند را به زبانی جذاب و متقاعدکننده برای گروه هدف بازگو کند و در ذهن مشتریان جایگاه پایداری بسازد. این کمپین‌ها ممکن است به شکل تبلیغات سنتی مانند رادیو، تلویزیون و چاپی ظاهر شوند یا در قالب مدرن‌تر خود یعنی تبلیغات دیجیتال، موبایلی، و شبکه‌های اجتماعی اجرا گردند. اما تفاوت اصلی در پیگیری و ارزیابی نتایج نهفته است. تنها با سنجش مداوم عملکرد می‌توان استراتژی را اصلاح کرد و به بهینه‌ترین شکل ممکن پیش برد. تبلیغات ویدیویی و محتوای تعاملی در فضای آنلاین امکان ردیابی دقیق‌تری فراهم می‌کنند و به برندها این امکان را می‌دهند که نقاط ضعف کمپین را آسان‌تر شناسایی کند.

عناصر کلیدی یک کمپین تبلیغاتی

در مرکز هر کمپین تبلیغاتی، یک برنامه ساختاریافته قرار دارد؛ برنامه‌ای که از تعریف دقیق مخاطب آغاز می‌شود و سپس انتخاب رسانه، شکل تبلیغ، و لحن پیام را مشخص می‌کند. مهم نیست کمپین بر بستر رسانه‌های سنتی اجرا شود یا در حوزه‌ی اینترنت باشد، چیزی که اهمیت دارد هم‌سویی همه این اجزا در راستای یک هدف مشخص است. جذابیت پیام و خلاقیت در ارائه، چیزی است که می‌تواند مخاطب را از یک بیننده منفعل به یک مشتری فعال تبدیل کند.

اما کار با انتشار تبلیغات پایان نمی‌یابد. تحلیل نتایج و پایش عملکرد، بخش جدایی‌ناپذیر کمپین است. شاخص‌هایی مانند میزان تعامل مخاطبان، نرخ تبدیل به مشتری، و بازگشت سرمایه به مدیران بازاریابی می‌گویند که آیا کمپین در مسیر درست حرکت می‌کند یا نیاز به تغییر دارد.

1. مخاطب هدف

وقتی از مخاطب هدف در کمپین‌های تبلیغاتی سخن می‌گوییم، منظور صرفا «دریافت‌کنندگان پیام» نیست؛ بلکه جامعه‌ای با نیازها، دغدغه‌ها و انتظارات خاص است. اینجا، وظیفه‌ی مدیران بازاریابی و متخصصان پررنگ است؛ کسانی که مستقیما مسئول طراحی، اجرا و ارزیابی کمپین‌های تبلیغاتی هستند. این گروه، به دلیل نقش کلیدی خود در موفقیت برند، همواره در جستجوی روش‌های نوین برای بهبود مهارت‌های تبلیغاتی و دستیابی موثر به اهداف تجاری‌اند. بنابراین، محتوای ارائه‌شده باید نه‌تنها به آن‌ها ابزارهای کاربردی بدهد، بلکه نگاه تحلیلی و نقادانه‌شان به فرایند کمپین را نیز تقویت کند.

2. پیشنهاد فروش منحصربه‌فرد (USP)

آنچه شما را در بازار تبلیغات متمایز می‌کند، توانایی‌ برندتان در خلق و اجرای کمپین‌های جامع و کارآمد است؛ به‌ویژه در حوزه تبلیغات دیجیتال که شامل تبلیغات موبایلی و رسانه‌های اجتماعی می‌شود.  پیشنهاد فروش منحصربه‌فرد (Unique Selling Proposition) تنها بر پایه «استفاده از ابزارها» نیست، بلکه در ادغام هوشمندانه تبلیغات آنلاین با رسانه‌های سنتی مانند رادیو و تلویزیون است تا یک تعادل استراتژیک میان دسترسی گسترده و اثرگذاری عمیق ایجاد شود.

اهمیت بازبینی و ارزیابی مستمر عملکرد کمپین را هم نباید نادیده گرفت. هیچ کمپینی از ابتدا کامل نیست؛ آنچه موفقیت را تضمین می‌کند، انعطاف‌پذیری و آمادگی برای اصلاح مسیر در طول اجراست. از این رو، باید به‌طور دوره‌ای نتایج کمپین‌ها را رصد کنید تا مطمئن شوید استراتژی همچنان در مسیر اهداف کلان قرار دارد. ابزارهایی همچون تبلیغات ویدیویی، ایمیل مارکتینگ و تبلیغات نمایشی در این میان به شما کمک می‌کنند تا کمپین‌هایی خلق کنید که پیام برند را به وضوع منتقل می‌کنند و آن را با قدرت در ذهن مخاطب حک.

3. کانال‌های توزیع

کانال‌های توزیع تبلیغات اصلی‌ترین راه ارتباطی میان برند و مشتری‌اند؛ انتخاب درست این کانال‌ها می‌تواند تصمیم خرید مخاطب را به‌طور مستقیم تحت تاثیر قرار دهد. بسته به ماهیت کمپین و ویژگی‌های گروه هدف، ممکن است این کانال‌ها دیجیتال باشند (رسانه‌های اجتماعی، تبلیغات موبایلی و ایمیلی) یا سنتی (رادیو، تلویزیون و رسانه‌های چاپی). نکته مهم این است که این کانال‌ها باید نه در تقابل، بلکه در تکمیل یکدیگر عمل کنند تا اثرگذاری کمپین چندبرابر شود.

در شرایط عصر مدرن، کانال‌هایی مانند رسانه‌های اجتماعی یا تبلیغات ویدیویی ارزش ویژه‌ای یافته‌اند؛ بیشتر به این دلیل که قابلیت شخصی‌سازی بالایی ارائه می‌دهند و هزینه‌ی کمتری هم دارند. اما در عین حال، رسانه‌های سنتی هنوز نقش خود را از دست نداده‌اند و می‌توانند با ایجاد پوشش گسترده، باعث برندسازی و جلب اعتماد شوند. ترکیب هوشمندانه کانال‌های آنلاین و آفلاین، تضمین می‌کند کمپین در برابر تغییرات بازار انعطاف‌پذیر باقی بماند.

4. تخصیص بودجه

بودجه‌ریزی برای یک کمپین تبلیغاتی، فقط تقسیم پول میان کانال‌های مختلف نیست؛ بلکه یک فرایند استراتژیک است که باید بر پایه اهداف کلان، ویژگی‌های مخاطب و‌آموخته‌های کمپین‌های گذشته انجام شود. انتخاب میزان سرمایه‌گذاری در تبلیغات دیجیتال در مقابل رسانه‌های سنتی نیازمند تحلیل دقیق است تا بیشترین بازدهی از هر واحد هزینه حاصل شود.

هر نوع تبلیغ، هزینه و نرخ بازگشت سرمایه خاص خود را دارد. به همین دلیل، اتکای کورکورانه به یک کانال یا الگو، می‌تواند به شکست منجر شود. ترکیب تبلیغات ویدیویی، بازاریابی ایمیلی و تبلیغات نمایشی معمولا در فاز آغازین کمپین جذابیت و تعامل بالایی ایجاد می‌کنند، اما باید در طول مسیر دائما مورد بازبینی قرار گیرد. هدف نهایی، دستیابی به بیشترین میزان نفوذ و اثرگذاری بر بازار است، البته در کنار هزینه‌ای منطقی. به بیان دیگر، بودجه‌بندی هوشمند یعنی ایجاد تعادل میان جاه‌طلبی خلاقانه و واقعیت‌های مالی.

انواع کمپین تبلیغاتی را بشناسید

همان‌طور که بالاتر هم اشاره کردیم، کمپین‌های تبلیغاتی در اشکال و رویکردهای بسیار متنوعی ظاهر می‌شوند و هر کدام بسته به اهداف تجاری و ویژگی‌های مخاطب می‌توانند نقشی متفاوت ایفا کنند. رایج‌ترین نوع در حال حاضر، کمپین‌ تبلیغات آنلاین است که حول محور رسانه‌های اجتماعی، ایمیل مارکتینگ و تبلیغات ویدیویی می‌چرخد و امکان ایجاد مسیرهای ارتباطی چندلایه با مشتری را فراهم می‌سازد. ویژگی برجسته آن، قابلیت هدف‌گذاری دقیق و شخصی‌سازی پیام‌هاست که سبب می‌شود برندها بتوانند به شکل مستقیم و مستمر در ذهن مخاطبان حضور داشته باشند.

روش‌های سنتی نسبت به تبلیغات دیجیتال انعطاف‌پذیری کمتری دارند، اما به دلیل نفوذ عمومی و اعتبار تاریخی، برای بسیاری از برندها ابزاری حیاتی محسوب می‌شوند.

– کمپین‌ تبلیغاتی محصول

در این نوع کمپین‌ها، ابتدا باید اهداف خود را مشخص کنید: آیا هدف افزایش فروش فوری است، یا ایجاد آگاهی بلندمدت از برند و تثبیت جایگاه آن در ذهن مصرف‌کننده؟ پاسخ به این پرسش تعیین می‌کند که کدام ابزارها و رسانه‌ها باید به‌کار گرفته شوند. مخاطب امروز انتظار دارد تبلیغی ببیند که شخصی‌سازی‌شده، مرتبط و ارزشمند باشد. بنابراین، جوهره این کمپین‌ها در توانایی ایجاد پیام‌های چندلایه، تعاملی و سازگار با نیازهای روزمره مصرف‌کنندگان است.

– کمپین‌ تبلیغاتی برند

قدرت و دوام هر کسب‌وکار در بلندمدت به میزان موفقیت آن در ساخت و تقویت برند وابسته است؛ و اینجاست که کمپین‌های تبلیغ برند اهمیت پیدا می‌کنند. هدف اصلی این کمپین‌ها نه فقط فروش، بلکه ایجاد تصویری ماندگار، قابل اعتماد و متمایز از برند در ذهن مخاطب است. برای تحقق این هدف، لازم است استراتژی‌ها به دقت طراحی شوند: از تعیین هویت بصری برند و ارزش‌های کلیدی آن گرفته تا انتخاب رسانه‌های مناسب و نحوه روایت داستان برند.

– کمپین‌ تبلیغاتی خدمات عمومی (PSA)

کمپین‌های تبلیغاتی خدمات عمومی (Public Service Advertising) با هدفی فراتر از سودآوری شکل می‌گیرند: انتقال پیام‌های اجتماعی، فرهنگی یا آموزشی که بتوانند تغییرات مثبتی در رفتار و نگرش جامعه ایجاد کنند. این کمپین‌ها برای موفقیت نیازمند استراتژی‌های چندرسانه‌ای هستند. نکته مهم در این مدل کمپین‌ها، ضرورت ایجاد پیام‌های ساده و شفاف است. از آنجا که هدف تغییر رفتار یا افزایش آگاهی عمومی است، کمپین باید بتواند در کوتاه‌ترین زمان ممکن، حداکثر توجه مخاطب را جلب کند. همچنین، تحلیل و ارزیابی مداوم اثربخشی پیام‌ها اهمیت مضاعفی دارد. داده‌هایی مانند میزان آگاهی ایجادشده، تغییر نگرش‌ها یا رفتارهای جدید در مخاطبان، شاخص‌هایی هستند که موفقیت کمپین‌های خدمات عمومی را تعیین می‌کنند.

– کمپین‌ تبلیغاتی سیاسی

کمپین‌های سیاسی یکی از حساس‌ترین و پرچالش‌ترین انواع تبلیغات هستند، زیرا مستقیما بر تصمیمات اجتماعی و آینده یک کشور تاثیر می‌گذارند. در این کمپین‌ها، هدف اصلی افزایش آگاهی رأی‌دهندگان، ایجاد اعتماد و در نهایت هدایت افکار عمومی به سمت یک انتخاب مشخص است. اگرچه اشکال سنتی تبلیغات سیاسی  همچنان کاربرد دارند، اما ظهور فضای دیجیتال و وب، معادلات را دگرگون کرده است. اکنون تبلیغات اینترنتی، ایمیل مارکتینگ، تبلیغات موبایلی و کمپین‌های رسانه‌های اجتماعی به بخش جدایی‌ناپذیر استراتژی‌های سیاسی تبدیل شده‌اند. رسانه‌های بصری نقش ویژه‌ای در انتقال سریع پیام‌ها دارند و می‌توانند در زمان کوتاه احساسات و نگرش‌ها را تغییر دهند.

5 گام اصلی برای ایجاد یک کمپین تبلیغاتی موفق

یک کمپین تبلیغاتی‌ نمی‌تواند بدون داشتن اهداف روشن و از پیش تعریف‌شده آغاز شود. این اهداف ستون‌های اصلی کمپین هستند و مسیر حرکت را مشخص می‌کنند. وقتی اهداف به‌درستی تدوین شوند، می‌توان بر اساس آن‌ها تکنیک‌های اجرایی دقیق طراحی کرد؛ تکنیک‌هایی که نه تنها به خلق پیام‌های جذاب کمک می‌کنند، بلکه توانایی جلب توجه مخاطب هدف را نیز افزایش می‌دهند. اهداف می‌توانند گستره‌ای متنوع داشته باشند: از ایجاد آگاهی اولیه نسبت به برند گرفته تا جذب سرنخ‌های فروش، افزایش نرخ تعامل یا حتی تحریک مستقیم خرید. مهم این است که اهداف به اندازه کافی شفاف و قابل اندازه‌گیری باشند تا کمپین بتواند در نهایت بر اساس آن‌ها ارزیابی شود.

انتخاب کانال‌های تبلیغاتی مناسب نیز گام بعدی و بسیار حیاتی است. رسانه‌ها همان بسترهایی هستند که پیام کمپین در آن‌ها زنده می‌شود. نکته‌ی مهم در انتخاب کانال، هم‌راستا بودن رسانه با جایی است که مخاطب هدف بیشترین زمان خود را در آن سپری می‌کند. برای مثال، اگر بخش عمده‌ای از مشتریان شما در اینستاگرام فعال هستند، سرمایه‌گذاری روی تبلیغات چاپی نمی‌تواند به اندازه تبلیغات دیجیتال موثر باشد.

1. شناسایی مخاطب

قبلا گفته‌ایم و بازهم تکرار می‌کنیم: نقطه شروع هر کمپین موفق، شناسایی دقیق مخاطب هدف است. در تبلیغات مدرن، مخاطبان را می‌توان بر اساس رفتارشان در بسترهای مختلف (مثلا در یک شبکه‌ی اجتماعی خاص) تعریف کرد. این گروه‌ها در واقع همان کسانی هستند که بیشترین پتانسیل را برای تاثیرپذیری از پیام کمپین دارند و در عین حال می‌توانند با واکنش خود، کمپین را به نتایج قابل قبولی برسانند. بنابراین، شناخت عمیق از نیازها، علایق و حتی سبک زندگی این مخاطبان، نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت است.

هرچه برند بتواند اطلاعات بیشتری درباره مخاطب خود جمع‌آوری کند (از عادات خرید تا نوع محتوای مورد علاقه) احتمال موفقیت کمپین افزایش خواهد یافت. اجرای دقیق کمپین در بسترهای آنلاین، به برند اجازه می‌دهد تا به‌طور پیوسته دامنه دسترسی خود را گسترش دهد و در نتیجه، اثربخشی بازاریابی نیز تقویت شود. در این مرحله، تقسیم‌بندی درست مخاطبان و استفاده از ابزارهای هدف‌گذاری دیجیتال اهمیت ویژه‌ای دارد؛ چرا که بدون شناخت درست، حتی پرهزینه‌ترین کمپین‌ها نیز ممکن است به هدر بروند.

انواع تبلیغات دیجیتال برای هدف‌گیری مخاطب:

  • تبلیغات آنلاین (تبلیغات نمایشی، تبلیغات کلیکی و…)
  • تبلیغات موبایلی (پوش نوتیفیکیشن، تبلیغ پیامکی، تبلیغ در اپلیکیشن‌ها)
  • تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی (اینستاگرام، توییتر، لینکدین و…)

2. هدف کمپین

پس از شناسایی مخاطب، نوبت به تعیین اهداف روشن و قابل اندازه‌گیری می‌رسد. اهداف کمپین همان قطب‌نمایی هستند که مسیر حرکت را مشخص می‌کنند. آیا قصد دارید آگاهی از برند را افزایش دهید؟ یا هدف اصلی شما جذب مشتریان جدید و افزایش فروش مستقیم است؟ شاید هم تمرکز بر تعامل و ایجاد جامعه‌ای وفادار پیرامون برند باشد.

برای هر یک از این اهداف، شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPIها) باید از پیش تعیین شوند تا بتوان در طول زمان میزان موفقیت کمپین را سنجید. به‌عنوان مثال، افزایش ترافیک وب‌سایت، نرخ کلیک (CTR)، نرخ تبدیل یا حتی میزان اشتراک‌گذاری محتوا می‌توانند معیارهای دقیقی برای سنجش باشند.

3. انتخاب کانال‌های تبلیغاتی مناسب

وقتی مخاطب و اهداف مشخص شدند، باید تعیین کرد که کدام کانال تبلیغاتی بهترین بستر برای رساندن پیام است. این انتخاب حساس‌ترین بخش کار است، زیرا حتی بهترین پیام‌ها هم اگر در رسانه نامناسب منتشر شوند، بی‌اثر خواهند بود. کانال‌های دیجیتال امکان هدف‌گذاری دقیق و سنجش اثربخشی را فراهم می‌کنند. در این فضا می‌توان هر فعالیت را کمی‌سازی کرد و بر اساس داده‌های واقعی تصمیم گرفت.

اما این به معنای حذف رسانه‌های سنتی نیست. تبلیغات چاپی، تلویزیونی و بیلبوردها هنوز هم برای برخی صنایع و مخاطبان قدرت زیادی دارند. تبلیغات ویدیویی نیز مزیتی دوگانه دارند: هم در رسانه‌های جدید مانند یوتیوب و اینستاگرام قابل انتشارند، و هم در قالب‌های سنتی مثل تلویزیون. این انعطاف‌پذیری باعث می‌شود ویدیو یکی از قدرتمندترین ابزارها در هر کمپین باشد.

4. ایجاد محتوای تبلیغاتی جذاب

محتوا قلب تپنده هر کمپین تبلیغاتی است؛ عنصری که می‌تواند کمپین را به اوج برساند یا آن را به کلی بی‌اثر کند. محتوای درست، محتوایی است که نه تنها با نیازها و علایق مخاطب هدف هماهنگ باشد، بلکه در خدمت تحقق اهداف کلان کمپین نیز قرار گیرد. به عبارت دیگر، محتوای تبلیغاتی موفق تنها سرگرم‌کننده یا زیبا نیست، بلکه باید در نهایت منجر به افزایش آگاهی، ایجاد تعامل یا تحریک خرید شود.

در انتخاب نوع محتوا، شناخت دقیق مخاطب اهمیت اساسی دارد. اگر مخاطب به دنبال تجربه‌های بصری و هیجانی است، تبلیغات ویدیویی بهترین گزینه خواهند بود، چون توانایی ایجاد تعامل و تاثیر عاطفی فوری دارند. در مقابل، تبلیغات نمایشی و ایمیلی بیشتر برای یادآوری برند و حفظ ارتباط بلندمدت مناسب‌اند. تبلیغات موبایلی نیز مزیتی خاص دارند؛ آن‌ها می‌توانند مخاطب را در هر مکان و زمانی هدف قرار دهند، درست در لحظه‌ای که در حال تصمیم‌گیری یا حتی در حال حرکت است.

5. سنجش میزان موفقیت کمپین

هیچ کمپینی بدون ارزیابی میزان موفقیت معنا پیدا نمی‌کند. بازنگری در آمارها نه‌تنها نشان می‌دهد که کمپین تا چه حد به اهداف خود رسیده، بلکه راه را برای بهینه‌سازی‌های بعدی هموار می‌کند. البته فرآیند سنجش موفقیت یک کمپین تبلیغاتی، پیچیده و چندلایه است. زیرا باید شاخص‌های گوناگونی از جمله میزان هماهنگی پیام با اهداف، کیفیت تکنیک‌های اجرایی و نوع واکنش مخاطب بررسی شود.

برای مثال، اگر هدف افزایش آگاهی از برند بوده است، باید شاخص‌هایی مانند تعداد بازدیدها، نرخ تعامل یا حجم جستجوی برند تحلیل شوند. اگر هدف افزایش فروش است، شاخص‌هایی مثل نرخ تبدیل، ارزش میانگین خرید و نرخ بازگشت مشتری اهمیت پیدا می‌کنند. تبلیغات دیجیتال در این زمینه مزیت بزرگی دارند، زیرا امکان ارائه داده‌های دقیق‌تری را فراهم می‌کنند.

فناوری در کمپین‌ تبلیغاتی نقش بسیار پررنگی دارد

در عصر دیجیتال، کمپین‌های تبلیغاتی بدون تکیه بر فناوری نمی‌توانند به اوج کارایی خود برسند. فناوری نه‌تنها به ساده‌تر شدن فرآیند مدیریت کمپین کمک می‌کند، بلکه کیفیت اجرا و دقت ارزیابی را به طرز چشمگیری افزایش می‌دهد. استفاده از نرم‌افزارهای تخصصی مدیریت کمپین‌های تبلیغاتی به آژانس‌ها و کسب‌وکارها این امکان را می‌دهد که برنامه‌ریزی دقیق‌تری داشته باشند، همکاری تیمی را بهبود دهند و در لحظه عملکرد کمپین را رصد کنند.

اما نقش فناوری فراتر از مدیریت است. پیشرفت‌های اخیر، ابزارهای تازه‌ای برای انتقال پیام و شخصی‌سازی تجربه کاربر فراهم کرده‌اند. تبلیغات دیجیتال به کمک فناوری توانسته‌اند شکل‌های متنوعی به خود بگیرند. برای نمونه، تبلیغات نمایشی که روزی محدود به بنرهای چاپی بودند، اکنون به قالب‌های تعاملی و واکنش‌گرا در فضای آنلاین تبدیل شده‌اند. بنابراین، فناوری دیگر یک ابزار جانبی نیست، بلکه هسته‌ای است که استراتژی‌های تبلیغاتی بر پایه آن طراحی و اجرا می‌شوند.

– گوگل ادز

در میان ابزارهای تبلیغات دیجیتال، گوگل ادز جایگاه ویژه‌ای دارد و می‌توان آن را یکی از قدرتمندترین موتورهای محرک کمپین‌های مدرن دانست. این پلتفرم انعطاف‌پذیر است و تقریبا برای هر نوع تبلیغاتی راه‌حل‌هایی ارائه می‌دهد. گوگل ادز این امکان را به  کسب‌وکارها می‌دهد که پیام خود را دقیق به دست همان مخاطبانی برسانند که احتمال بیشتری برای تبدیل شدن به مشتری دارند.

– دیجی‌کالا ادز

دیجی‌کالا ادز یکی از پلتفرم‌هایی است که می‌تواند به افزایش فروش شما کمک ویژه‌ای کند. ما از طریق توسعه راهکارهای نوآورانه تبلیغاتی و بهره‌گیری از دیتای غنی دیجی‌کالا، به کسب و کارها کمک می‌کنیم تا با تمرکز بر بازدهی، به بهترین شکل ممکن با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنید. ما با ارائه راهکارهای تبلیغاتی هوشمند و هدفمند، مسیر موفقیت کسب‌وکارها را هموار می‌سازیم.

مزیت دیجی‌کالا ادز، قابلیت ادغام آن با سایر کانال‌های بازاریابی است. شما می‌توانید کمپین‌های خود را با تبلیغات ایمیلی، رسانه‌های اجتماعی یا حتی تبلیغات نمایشی ترکیب کنید تا یک استراتژی چندکاناله کامل بسازید.

– رسانه‌های اجتماعی

و در نهایت، به رسانه‌هایی اجتماعی می‌رسیم که حالا به یکی از ارکان اصلی تبلیغات دیجیتال مدرن تبدیل شده‌اند. این شبکه‌ها فقط کانال‌هایی برای نمایش تبلیغ نیستند، بلکه محیط‌هایی پویا و تعاملی‌اند که به برندها اجازه می‌دهند محتوای خود را متناسب با ویژگی‌های جمعیت‌شناختی، علایق و رفتار کاربران هدف تنظیم کنند. قدرت واقعی این پلتفرم‌ها در انعطاف‌پذیری آن‌هاست: از تبلیغات تصویری و داستانی در اینستاگرام تا تبلیغات درون‌برنامه‌ای موبایلی و حتی تبلیغات ویدیویی کوتاه، همه به کسب‌وکارها این امکان را می‌دهند که به شکل خلاقانه و مستقیم با مشتریان تعامل کنند.

ثبت نام

برای آگاهی از آخرین و جدیدترین خدمات دیجی‌کالا از ایمیل خود را ثبت نمایید